Cigarette virgin or inertia

طی کردن جاده یا بهتر بگم اون فاصله ی بین دو مکان - که قطعا قابل تعمیم هست- یه حس عجیبی داره! انگار که هرکدوم از اون مکان ها - نقطه ها- یه جاذبه ای دارن که با فاصله شون و یا عکس فاصله شون در ارتباطه ! دور که میشی انگار واقعا کششی هست که میخواد جلوی رفتنت رو بگیره! و دورتر که میری هی کمتر میشه! تا وقتی که رنگ مقصد میشی. شاید برای همین هرچی زمان بیشتری صرف میشه برای این طی طریق کردن هضم این سفر راحتتره! برای همین با ماشین سفر کردن جذاب تره تا با هواپیما

دلم برای کافه فیلیا تنگ شده!

Comments

Popular posts from this blog

دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد/ شاید به زیر آوار فرهاد رفته باشد

دور مچ پای راستش یه زنجیر طلایی نازک بود که دو تا سکه‌ی کوچیکِ احمدشاهی ازش آویزون بودن

پاییز - تو به من وقتی رسیدی همه شاه بیت های شعرم بهتر از هر غزل خداحافظی بود!