دین در ترازوی اخلاق
یه جوری شدم که احساس میکنم همه ی آدما تظاهر میکنن به چیزی که در واقع نیستن. درسته یکم ظاهر این جمله منفیه ولی شاید واقعا جز این هم نیست. ما حتی خودمونم شناخت کاملی از خودمون نداریم، در ثانی پارامترهای آدما و نشانه هایی که از دیگران میگیرن، لزوما یکسان تاویل نمیشه! و اصلا بخوای حساب کنی، به این نتیجه میرسی که حساب نکنی و بذاری بمونه همون جوری :دی
ولی واقعا جالب نیست این که فکر کنی هرکس توی ذهنش یه چیزی رو باحال میپنداره و سعی میکنه شبیه اون بشه! معیار تازه ای که گذاشتم برای محک زدن این داستان، میزان خوشحال بودنشون هست یک، و دو اینکه چقدر بر یه مشی میمونن و پیش میرن باهاش. در جریان هستم که آدما قوطی کنسرو نیستن و عوض میشن! ولی مثال عرض میکنم خدمتتون. الان انتلکت بودن مد شده! حالا نشانه هاش؛ سیگار کشیدن، شرو ورهای قلمبه سلمبه گفتن! از مولانا صحبت کردن! همینجوری الکی خوبی کردن به دیگران و ما خیلی خفنیم کتاب زیاد میخونیم و ما خیلی خفنیم لباس تولید داخل میپوشیم و ما خیلی خفن تریم اگه سلبریتی اینستاگرام/ توییتر باشیم و ما خیلی خفن تریم اگه هیچ هایک هم بکنیم و و و و... ! خب بر جد و آبادتون صلوات واقعا، این دیگه چه مدلشه؟؟!؟؟ بعد میری توی بحرشون میبینی همون گهی هستن که همیشه بودن فقط الان انقد عطر فلان زدن که باید یکم بری نزدیک تر تا بوی گهشون رو بفهمی و خب وقت بیشتری از آدم حروم میکنن بهرحال!
عصبانی نیستم واقعا! فقط یه خورده زیادی دلم میسوزه به حال آدما و مخاطبانشون! از قالب های تکراری و کلیشه ای و عاریتی بدم میاد! کلا هم هرچی درخت پربار تر، افتاده تر!
گفتم مخاطب! اخ اخ ! مخاطب ها ... یعنی همینا بودن که باعث شدن غیبت صغری به کبری تبدیل و دوران حکومت و ولایت علی آقا بر مومنان آغاز بشه، بخدا!
باز بنفشه داره غر میزنه
این ماه تهران واقعا دلبره
من نمیدونستم مسجد سنی ها روی گلدسته هاش حلال ماه داره! شما میدونستین؟؟؟؟ مسجد سنی های تالش خیلی خوشگله با گنبدهای سبز و گلدسته هایی که روی هرکدوم یه حلال ماه هست! با فاصله ی خیلی کمی از مسجد شیعه ها!
داشتم فکر میکردم مسجد مومنین به یک دین وقتی با هم فرق داره، خب این خودش شروع نفاقه اصلا!!!
ولی واقعا جالب نیست این که فکر کنی هرکس توی ذهنش یه چیزی رو باحال میپنداره و سعی میکنه شبیه اون بشه! معیار تازه ای که گذاشتم برای محک زدن این داستان، میزان خوشحال بودنشون هست یک، و دو اینکه چقدر بر یه مشی میمونن و پیش میرن باهاش. در جریان هستم که آدما قوطی کنسرو نیستن و عوض میشن! ولی مثال عرض میکنم خدمتتون. الان انتلکت بودن مد شده! حالا نشانه هاش؛ سیگار کشیدن، شرو ورهای قلمبه سلمبه گفتن! از مولانا صحبت کردن! همینجوری الکی خوبی کردن به دیگران و ما خیلی خفنیم کتاب زیاد میخونیم و ما خیلی خفنیم لباس تولید داخل میپوشیم و ما خیلی خفن تریم اگه سلبریتی اینستاگرام/ توییتر باشیم و ما خیلی خفن تریم اگه هیچ هایک هم بکنیم و و و و... ! خب بر جد و آبادتون صلوات واقعا، این دیگه چه مدلشه؟؟!؟؟ بعد میری توی بحرشون میبینی همون گهی هستن که همیشه بودن فقط الان انقد عطر فلان زدن که باید یکم بری نزدیک تر تا بوی گهشون رو بفهمی و خب وقت بیشتری از آدم حروم میکنن بهرحال!
عصبانی نیستم واقعا! فقط یه خورده زیادی دلم میسوزه به حال آدما و مخاطبانشون! از قالب های تکراری و کلیشه ای و عاریتی بدم میاد! کلا هم هرچی درخت پربار تر، افتاده تر!
گفتم مخاطب! اخ اخ ! مخاطب ها ... یعنی همینا بودن که باعث شدن غیبت صغری به کبری تبدیل و دوران حکومت و ولایت علی آقا بر مومنان آغاز بشه، بخدا!
باز بنفشه داره غر میزنه
این ماه تهران واقعا دلبره
من نمیدونستم مسجد سنی ها روی گلدسته هاش حلال ماه داره! شما میدونستین؟؟؟؟ مسجد سنی های تالش خیلی خوشگله با گنبدهای سبز و گلدسته هایی که روی هرکدوم یه حلال ماه هست! با فاصله ی خیلی کمی از مسجد شیعه ها!
داشتم فکر میکردم مسجد مومنین به یک دین وقتی با هم فرق داره، خب این خودش شروع نفاقه اصلا!!!
Comments
Post a Comment